هفدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینما حقیقت» در حالی کار خود را آغاز کرده که یکی از بخشهای متفاوت و جذاب آن به آثاری با محوریت غزه اختصاص دارد. «اشکهای غزه»، «آر ۲۱ نامی مستعار برای همبستگی»، «غزه»، «نوار غزه» و «جاده سامونی» پنج مستند شاخص و مهمی است که در این دوره به نمایش درمیآید و همچنین پنل ویژه «سینما و رسانه در مناطق بحرانی» و «وطن شرقی در سینمای مستند» با نگاهی به ماجراهای طوفان الاقصی و اتفاقاتی که این روزها در غزه و فلسطین رخ داده، شکل گرفته است. در گفتوگوی پیش رو، محمد حمیدی مقدم؛ دبیر جشنواره از ضرورت شکلگیری این بخش و دلایل غیبت مستندهای ایرانی با موضوع غزه میگوید و با تشریح شرایط مستندسازی بحران به واکاوی آن و پیشنیازهای تولید در این عرصه سخت و حساس اشاره میکند. او در بخش دیگری از این گفتوگو دلایل کمکاری و ضعف در حوزه سینمای مستند بحران را عنوان کرده و راهکارهایی برای برونرفت از آن را مطرح میکند. مشروح این گفتوگو پیش روی شماست.
حمیدیمقدم با اشاره به اهمیت بخش غزه و دلایل ایجاد آن در جشنواره سینما حقیقت میگوید: ما در این بخش موضوعی را باز میکنیم که خیلی از درون آن نتوانستیم کاری مهم و در سطح بینالمللی انجام بدهیم. در واقع یک گرهگشایی از این موضوع صورت میگیرد تا بدانیم چطور باید وارد یک فعالیت عمدهتر با عمق استراتژیک بالاتر شویم و با تفکرهای همسو به نقطه مشترکی برای هدف برسیم. چیزی که کشورهای دیگر انجام دادهاند و ما نسبت به آن کوتاهی کردیم که رفع آن هم نیازمند مدیریت، برنامهریزی و مطالعه است.
از مستندسازان ایرانی در بخش غزه چه خبر؟
وی در واکنش به اینکه چرا در این بخش خبری از فیلمسازان ایرانی نیست، با بیان اینکه غزه، بحث پیچیده و سختی برای مستندسازی است، میگوید: همه میدانند مستندسازان ما خیلی نمیتوانند به آن منطقه نزدیک شوند، بنابراین ضروری است دنبال به کارگیری روشهای فیلمسازی جدید باشیم و ببینیم چطور میشود راجع به جایی که حتی مستندساز حضور فیزیکی ندارد مستندهای مؤثر ساخت.
به گفته دبیر جشنواره سینماحقیقت؛ مستندهای قویای هم که ساخته شده به این دلیل بوده که مستندساز خارجی توانسته در آن منطقه حضور پیدا کند و یک زندگی را تحت کنترل، نظارت و مشاهده خودش قرار دهد. خب این امکان هیچ وقت برای فیلمساز ایرانی میسر نبوده، چه بسا اگر این اتفاق میافتاد شاهد مستندهای خیلی خوبی هم بودیم. در حالی که وقتی در لبنان یا دیگر نقاط بحرانخیز حضور داریم مستندسازهای ما عملکرد خیلی خوبی دارند و نمونههای آن را در بوسنی هرزگوین، جنگ افغانستان و ... دیدهایم.
اما فیلمهایی که در این بخش به نمایش درآمده هم آثار شاخص و شناخته شده این ۵ ساله هستند که جوایز جهانی دارند و به نوعی رفرنس محسوب میشوند. این فیلمها چندین هدف دارند؛ مثلاً فیلمی داریم که آخرین سند ساخت شهری و زندگی غزه است یا اثر دیگری که کارگردان اجازه ورود به منطقه را نداشته و با روش فیلمبرداری از راه دور با مدیریت چند خانواده و رساندن دوربین به آنها در غزه ساخته شده و از اولین فیلمهایی است که با این روش تولید شده و توانسته از عمق فاجعه فیلمبرداری کند. علاوه بر این با فیلمسازان مطرح نیز به صورت آنلاین و حضوری صحبت میکنیم؛ اینها الگوهایی خوبی برای موفقیت هستند و ما میتوانیم از آن به عنوان یک مرور خاطرات و بزرگداشت این فیلمها یاد کنیم.
حمیدیمقدم ادامه میدهد: از این منظر میخواهیم در پنل ویژه غزه طرح موضوع کنیم و اینکه با روشهای جدید، طرح مطالعه، تشریک مساعی با فیلمسازان خارجی که خودشان فیلمهای مهمی در این حوزه ساختند چگونه میتوان به عملگرایی رسید؛ در عین حال بتوانیم از تجربیاتشان استفاده کنیم و فیلمسازان خودمان هم نکاتشان را مطرح کنند.
حمیدیمقدم در پاسخ به این پرسش که آیا میتوان دور بودن از سوژه را توجیه مناسبی برای کمکاری درباره یکی از مهمترین موضوعات منطقه دانست، تأکید میکند: قطعاً خیر، این تنها یکی از دلایل است اما شما ببینید درباره منطقههایی که توانستیم به آنها نزدیک شویم چقدر کار عمقی انجام دادهایم. مستندهایی که زندهیاد طالبزاده درباره بوسنی ساخته همچون «خنجر و شقایق» یا آثاری در حوزه افغانستان یا لبنان مانند مستند شاخص «قانا» به کارگردانی محمدرضا عباسیان، نقطههای درخشانی هستند. با این حال در سیر تحول مستندسازی مجموعهای از عوامل درگیر است و عدم حضورمان در منطقه بحران تنها عامل نیست.
چرا مستندهای بحران گزارشی و عقیم میشوند؟
وی در ادامه با بیان اینکه یکی از مهمترین نکات این است که مستندساز باید زمان زیادی را با سوژه سپری کند، میافزاید: فیلمساز ما برای یک مستند معمولی در سطح استان چهار سفر تحقیقی پیشتولید میرود. ابتدا شناسایی شخصیتها و گرفتن راشهای تجربی و آزمایشی و سپس وارد عملیات و فیلمبرداری میشود. ممکن است ساخت برخی فیلمها دو سه سال طول بکشد، در نتیجه زمان زیادی از زندگی فیلمساز را میگیرد و با حضورش در غزه، کابل و مناطق بحرانی در معرض مرگ است. اما وقتی این زمان کم میشود و مستندساز به صورت نقطهای میرود و برمیگردد دیگر نمیتواند به شخصیت نزدیک شود. به اصطلاح وقتی دنبال کردن شخصیت در مستندهای ما عقیم میشود در نتیجه مستند هم گزارشی میشود یعنی مستندساز نتوانسته عمق ماجرا را در یک روند تاریخی نشان دهد. حالا این خودش چندین دلیل دارد؛ بحث تولید و نبود پشتیبانی مطرح است و از طرفی بودجه هم مسئله مهمی است؛ مستندساز ما مگر چقدر بودجه دارد که چندین بار به آن منطقه بحرانخیز سفر کند؛ معمولاً یک سفر میرود و تحقیق و پژوهش خودش را اینترنتی و تلفنی انجام میدهد و وقتی وارد منطقه میشود باید فیلمبرداری کند. این روند ما را به اهداف نزدیک میرساند اما در بُعد عمیقتر و دوربرد ما را دچار نقص کرده است. گاهی اوقات هم مستند به دلیل زیباییشناسی و نزدیک شدن به شخصیتها اشکال ساختاری پیدا میکند و این گونه است که آثار ما نمیتواند به تلویزیونهای دنیا راه پیدا کند.
اهمیت پیشتولید در مستند بحران
وی با اشاره به اهمیت پیشتولید در مستند بحران و تأکید بر آن در پنل ویژه غزه تصریح میکند: مباحثی همچون بودجه، تولید مشترک، خطراتی که فیلمساز را تهدید میکند و... را در یک پنل قرار دادیم و امسال پیرو این پنل برای نخستین بار یک صندوق حمایت در حوزه بینالملل سینما حقیقت و مرکز گسترش سینمای مستند تجربی تشکیل شده که از یک ماه دیگر جذب طرحهای آن آماده میشود؛ این خبر را در جشنواره سینما حقیقت هم اعلام کردیم که یک فاند و حمایت بینالمللی برای فیلمسازان خارجی داریم و هر سال میخواهیم درباره موضوعات مهمی که مدنظرمان است در سطح جهانی فیلم بسازیم.
همکاری با مستندسازان خارجی
به گفته حمیدیمقدم، امسال این صندوق با موضوع غزه افتتاح میشود؛ با هر فیلمساز خارجی که در مرحله راف کات، فاین کات و پس از تولید نیاز به حمایت داشته و مستندش متناسب با نگاه ما باشد و نظر دو طرف را تأمین کند وارد تولید مشترک میشویم. این اتفاقها پیرو همین پنل است و قصد داریم سینمای مستند را از حوزه بومی خودمان خارج کنیم تا در حوزههای بحران و دیگر مسائل جهانی، مستندساز ایرانی هم نگاه داشته باشد و آن را در سطح جهان گسترش دهد.
در همین صندوق حمایتی چندین بحث داریم، بسیاری از نهادها با من تماس گرفتند و اعلام کردند در حوزه غزه سرمایهگذاری میکنند که اتفاق خیلی خوبی است. اگر بتوانیم بودجههای خوب را تجمیع کنیم و آن را در سطح جهانی برای مستندسازان در نظر بگیریم، در آینده شاهد درخشش بیشتر مستندسازانمان خواهیم بود؛ چه بسا که آنها همیشه نشان دادهاند از بهترینها هستند.
بخش غزه جشنواره سینماحقیقت؛ راهگشای تولید مستندهای برونمرزی
حمیدیمقدم در پاسخ به اینکه آیا جشنواره سینما حقیقت میتواند برای ورود به سینمای مستند در حوزه بحران راهگشا باشد، اظهار میکند: ۱۰۰ درصد! جشنواره طرح موضوع کرده و راهی را باز میکند. وقتی طرحی در جشنواره مطرح میشود مستندساز با خودش تعمق میکند که میتواند در این حوزه کار کند. این هدف جشنواره است که راه را روشن کند و مسیر آینده را جلو هنرمند و فیلمساز بگذارد. ما امسال سه موضوع غزه، آب و جمعیت را مطرح کردیم که همین حالا هم پالسهایش رسیده و شاهد آثار بسیار خوبی در این دو موضوع هستیم و فکر میکنم در بخش غزه که چراغش امروز روشن شده، شاهد آثار خوبی در سال آینده باشیم و بتواند مسیری را در حوزه مستندهای برونمرزی ما باز کند.
نظر شما